نوشته ای برای امام زمان (عج)
تو آن سوار سبز پوش رعنا قامتی که از دل شبهای قیر گون فراق سر بیرون می آوری وعالم آرای چشم جهان خواهی شد .توهمان تجلی ظهوری ،تو همان امام آینه هایی ،تو آنی که با شمشیر دلربای معجزه آرای خود جانها وروان ها مسخر می کنی وحق را بر مسند خلافت اهل زمین می نشانی وبر هر کس وهر جاکه نشان از سیاهی وتباهی است حاکم می کنی .آری ای یعقوب صفتان ای عاشقین درگاهش بدانیدکه نهایت این چشم به در دوختن ها واشک حسرت ریختن ها ،یوسفی خواهد درخشید که صد یوسف کنعانی حلقه به گوش جمال وکمال اویند .هر چند
ادامه مطلب