عبادت ،قرار دادن همه ابعاد زندگی در مسیر خواست ورضای الهی است.اینگونه رنگ خدایی زدن به کارها ،تاثیر های مهمی در زندگی انسان دارد که به گوشه ای از آنها اشاره می کنیم:

1:باقی ساختن فانی 

انسان وهمه تلاش هایش از بین رفتنی است ،اما آنچه برای رضای خدا انجام گیرد ومتعلق به الله باشد ،به صورت ذخیره در می آید وباقی است .قرآن می فرماید: آنچه نزد شماست پایان می پذیرد .وآنچه نزد خداست،ماندگار است.

همه چیز نابود می شود مگر آنچه وجهه ورنگ روی الهی داشته باشد.

2-تبدیل مادیات به معنویات 

اگر هدف در کارها خدا باشد وانسان بتواند نیت وانگیزه وجهت کارهایش را در مسیر خواست خدا قرار دهد وبنده او باشد ،حتی کارهای مادی از قبیل خوردن ،پوشیدن،مسافرت،دیدار،کار روزانه،خانه داری ،تحصیل ،همه وهمه معنوی می شوند .بر عکس ،مقدس ترین کارها ،اگر با هدف های مادی ودنیوی انجام گیرد .از ارزش می افتد .اولی نهایت استفاده است ،دومی نهایت زیان.

3-سازندگی فرد وجامعه 

عبادت وتوجه به خدا وپرستش او،چون همراه با نادیده گرفتن هوس ها وتمایلات ،به تفاخر نداشتن نسبت به نژاد ولباس وزبان وزمین وشهر است وانس گرفتن با خدا ودلبستن به بی نهایت قدرت وکمال وتشکر از صاحب نعمت است ،این مسائل ،در ساختن فکر وزندگی فردی واجتماعی مردم نقش دارد .

عبادت ،حرکت در مسیر مستقیم الهی است .عبادت بار نیست بلکه اهرم حرکت است.

عبادت هم انسان را به صورت فردی ،از بردگی هوس ها وگناهان وشیطان فریبنده نجات می دهد،و هم یک جامعه عابد،که خدا را می پرستد،از پرستش طاغوت هاوستمگران و ابر قدرت ها آزاد می شود .

عبادت ،هم "فردساز"است وهم جامعه ساز .فساد جوامع ،بیشتر از گرایش به عبودیت وپرستش غیر خدا سرچشمه وریشه می گیرد.