حجاب و پوشش در ادیان زرتشت،یهود و مسیحیت

براساس جهان‏بینی ادیان الاهی، انسان خلیفه خداوند و مرکز و محور جهان هستی است. وی عهده‌دار رسالت کسب معرفت، تهذیب نفس و اصلاح جامعه است. و حیات او در جهان آخرت نیز استمرار دارد. علاوه بر حفظ کرامت انسان، استعدادهای معنوی و عقلانی بشر در پرتو رهیافت‏های فطری و هدایت‏های وحیانی شکوفا می‌شود. حجاب و پوشش از جمله موضوعاتی است که رعایت آن موجب حفظ کرامت انسان است.

پوشش و حجاب پیش از آیین زرتشت

نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند، آریایی‏ها بودند. آنان به دو گروه عمده «مادها» و «پارس‏ها» تقسیم می‏شدند.15 با اتّحاد مادها، دولت «ماد» تشکیل شد. پس از مدّتی پارس‏ها توانستند دولت ماد را از بین ببرند و سلسله‏های هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان را بنیان‌گذاری کنند.16 پژوهش‏ها نشان می‏دهد که  زنان ایران‌زمین از زمان مادها، که نخستین ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چین‏دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباس‏ها بوده‏اند.17 این حجاب در دوران سلسله‏های مختلف پارس‏ها نیز معمول بوده است. بنابراین در زمان بعثت زردشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی حجابی  کامل داشته‌اند. برابر متون تاریخی، در همه آن زمان‏ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند، شلوار و چادر رایج بوده است. زنان هر چند با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد می‏کردند و هم‌پای مردان به کار می‏پرداختند، ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاط‌های فسادانگیز همراه بوده است.

جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران‌‏زمین به گونه‏ای است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وی امتناع کرد و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد. به دلیل این سرپیچی، به حکم دادوَران، عنوان «ملکه ایران» را از دست داد. نقل این داستان در عهد عتیق چنین آمده است:«... امر فرمود وشتئ ملکه را با تاج ملوکانه به حضور پادشاه بیاورند تا زیبایی او را به خلایق و سروران نشان دهد؛ زیراکه نیکو منظر بود اما؛ وشتئ نخواست...»18

پوشش و حجاب پس از نبوت زرتشت

در زمان ساسانیان که پس از نبوت زردشت است، افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد. به گفته ویل دورانت، پس از داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع، جرئت نداشتند جز در تختِ روانِ روپوش‌دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد که آشکارا با مردان آمد و رفت کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی حتی پدر و برادرشان را ببینند. در نقش‏هایی که از ایران باستان بر جای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمی‏شود و نامی از ایشان نیامده است.19 تجلیّات پوشش در میان زنان ایران چنان چشم‏گیر است که برخی از‌ اندیشمندان و تمدن‏نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده‏اند.20

از آن‌جا که مرکز بعثت «اشو زرتشت» ایران بوده است و ایشان در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خویش کمبودی نمی‏دیده است، با تأیید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشید با پندهای خود، ریشه‏های درونی حجاب را تعمیق و مستحکم کند و عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد.

البته در دین زرتشت، لباس با کیفیت خاصی برای حجاب زنان واجب نشده است؛ بلکه لباس رایج آن زمان که شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش (یعنی چادر یا شنلی بر روی آن) بوده، مورد تقریر و تنفیذ قرار گرفته است. هر چند استفاده از «سِدرِه و کُشتی» (لباس مذهبی ویژه زرتشتیان) توصیه شده است.21 البته بر  هر مرد و زن واجب است که هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سر خود را بپوشاند. بنا به گفته مؤبد «رستم شهرزادی» پوشش زنان باید به گونه‏ای باشد که هیچ‌یک از موهای سرِ زن از سرپوش بیرون نباشد.22 در خرده اوستا، به طور صریح چنین آمده است: «نامی زت واجیم، همگی سر واپوشیم و همگی نماز و کریم بدادار هورمزد»؛23 یعنی همگان نامی ز تو بر گوییم و همگان سر خود را می‏پوشیم و آن گاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز می‏کنیم.

براساس آموزه‏های دینی، یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دوری جوید و حتی از به کارگیری چنین مردانی خودداری کند. در ‌اندرز «آذر بادمار اسپند» مؤبد موبدان آمده است: «مرد بدچشم (نگاه ناپاک ) را به معاونت خود قبول مکن».24

پوشش موی سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانیان نیز ادامه یافته است. به این نمونه بنگرید: پس از فتح ایران، هنگامی که سه تن از دختران کسری‏، شاهنشاه ساسانی را برای عمر آوردند، شاه‌زادگان ایرانی همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند. عمر دستور داد تا پوشش از چهره برگیرند تا خریداران پس از نگاه، پول بیشتری مبذول دارند. دوشیزگان ایرانی خودداری کردند و به سینه مأمور اجرای حکم عمر، مشت زده، آنان را از خود دور ساختند. عمر بسیار خشمناک شد. ولی امام علی(ع) او را به مدارا و تکریم آنان سفارش فرمود.25

در کیش آریایی زنان محجوب و محترم بودند. زنان ایرانی برای حفظ حیثیت طبقه ممتاز و ایجاد حدودی که آنان را از زنان عادی و طبقه چهارم امتیاز دهد، صورت خود را می‌پوشاندند و گیسوان خود را پنهان می‌داشتند؛ از این‌رو، محجوب بودن «پوشش صورت» به زنان برتر جامعه اختصاص داشته است. آیین زردشت که تاریخ آن را بین 1300 تا 2300 قبل از اسلام گفته‌اند. آیین پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک است؛ از این‌رو، انسان‌ها را به پاکی و پاک‌دامنی فرا می‌خواند. در نقاشی‌ها و کنده‌کاری‌های باستانی ایران بسیار کم از زن تصویری به چشم می‌خورد. اگرچه زنان کدبانوی خانه و مدیر و مدبر امور خانواده بودند، ولی حفظ حرمت ایشان با پوشیده داشتن ایشان رعایت می‌شد تا پاک‌دامنی آنها حفظ شده و از هر آسیبی در امان باشند.26

رابطه حجاب و عفت در آیین زرتشت

عفاف، طهارت درونی و نوعی حجاب باطنی است. از آنجای که انسان، ذاتاً موجودی است دارای دو بعد الاهی و مادی، باید به او آموخت که اگر همه یک‌سان آمده‌ایم، اما برای رجعت بهتر، آنانی در اولویت هستند که دارای درونی آراسته‌تر باشند و در صورت تلاش و برنامه‌ریزی صحیح، نفس خویش را در مسیر انسانیت رشد دهند؛ اما آنانی که در مسیر حیوانیت و خواسته‌های نفسانی خود حرکت کنند، این نشان از نداشتن برنامه‌ریزی مناسب برای تأدیب نفس خویش است. درواقع واژه «عفت» بر کنترل شهوات و جلوگیری آن در خروج از مرز اعتدال تلقی می‌شود از این‌رو، به پند و ‌اندرزهای «اشو زرتشت» بنگرید تا تلاش وی برای تعالی و آموزش مبانی حجاب و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهری با عفّت باطنی، روشن‏تر شود. او می‏فرماید:

ای نوعروسان و دامادان! ... با غیرت، در پی زندگانی پاک‏منشی بر آیید.... ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید. هیچ گاه گردِ دروغ و خوشی‏های زودگذری که تباه‌کننده زندگی است، نگردید؛ زیرا لذّتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده‏ای است که با شیرینی درآمیخته و همانند خودش دوزخی است. با این‌گونه کارها، زندگانی گیتی خود را تباه مسازید. پاداش رهروان نیکی، به کسی می‏رسد که هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد. کوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس نخواهد بود. فریب‌خوردگانی که دست به کردار زشت زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است.27

مستندات فقهی پوشش در آیین زرتشت

چنین استناد فقهی رسماً به عنوان احکام حجاب در این دین قابل دسترسی نیست؛ اما از مطالب مذکور می‌توان چنین حکمی‌را اقتباس کرد؛ زیرا همان‌طورکه بیان شد، مرکز بعثت «اشو زرتشت» ایران بوده است28 و حضرت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خویش کمبودی نمی‏دیده است؛ از این‌رو، با  تأکید حدود و کیفیت حجاب متداول آن زمان، کوشید با ‌اندرز خود، پایه‌های درونی حجاب را تعمیق و مستحکم کند و عامل درونی را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد. به این دلیل، در این خصوص صریحاً امری صادر نشده و صرفاً با چنین کلماتی، پاکی را متذکر می‌شود: « از تو، ‌ای مرد خواهش می‌کنم پیدایش و فزونی را پاک و پاکیزه ساز و از تو، ‌ای زن خواهش می‌کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز».29

بر این اساس یک زردشت مؤمن باید به این امور ملتزم باشد: 1. دوری از نگاه به زن نامحرم؛ 2. پرهیز از ازدواج با مردانی که چشم نا‌پاک دارند. در ‌اندرز «آذربادمار اسپند» مؤبد موبدان آمده است: «مرد بدچشم( نگاه ناپاک) را به معاونت خود قبول مکن»؛30 از این‌رو، عفاف برای مردان لازم و ضروری به نظر  می‌رسد. در این آیین، لباس متداول زمان یعنی شلوار و سرپوش یا چادر یا شنل مورد تأکید قرار گرفته است؛ از این‌رو، می‌توان گفت به لحاظ رعایت حجاب هیچ لزومی به امر وجوب آن صورت نگرفته است. هر چند استفاده از سِدرِه و کُشتی (لباس مذهبی ویژه زرتشتیان) سفارش شده است. البته بر هر مرد و زن واجب است هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سر خود را بپوشاند و پوشش زنان باید به گونه‏ای باشد که هیچ‌یک از موهای سرِ زن از سرپوش بیرون نباشد. در خرده اوستا، به طور صریح چنین آمده است: «نامی زت واجیم، همگی سر واپوشیم و همگی نماز و کریم بدادار هورمزد»، یعنی همگان نامی ز تو برگوییم و همگان سر خود را می‏پوشیم و آنگاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز می‏کنیم.31

حال آیا صرفا ًبا تأکید بر امر حجاب، می‌توان گفت دین زردشت حجاب زن را الزامی می‌داند؛ چون بر امری که مردم ملتزم بودند، باز تذکر داده است؟ از طرفی، پوشش در معابد نه تنها برای زنان واجب است، بلکه برای مردان نیز این مهم و واجب شمرده شده است. البته می‌توان گفت امر وجوب در این نص، تذکری است برای پوشش مردان در معابد که با ابعاد معنوی زمان مرتبط باشند؛ یعنی نوع پوشش و چگونگی حضور در معابد و مراسم در جذب و احساس معنویت مؤثر بوده است. البته یک نمونه افراطی از حجاب را نیز می‌توان مشاهده کرد؛ آنجا که زنان شوهردار حق نداشتند، هیچ مردی ـ حتی پدر و برادرشان ـ را ببینند. به احتمال زیاد این مقدار تأکید، صرفاً از تمایزات فرهنگی پدید آمده باشد.32

گونه‌های حجاب در زرتشت

با توجه به آنچه گذشت، می‌توان یک تقسیم‌بندی دیگری از مباحث ارائه داد و حجاب در آیین زردشت را به پوششی، رفتاری و گفتاری تبیین و تقسیم کرد.

حجاب پوششی: آن گونه که متون تاریخی یاد کردند، در همه آن زمان‏ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند، شلوار و چادر امری رایج در فرهنگ و دین مردمِ  آن زمان بود و زنان هر چند با آزادی، در محیط بیرون خانه رفت و آمد می‏کردند و همپای مردان به کار می‏پرداختند. ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاط‌های فسادانگیز صورت می‌یافت.33

حجاب رفتاری و گفتاری: در نظام دینی و فرهنگی زمان آیین زرتشت، زنان طبقات بالای اجتماع، می‌بایستی در تختِ روانِ پوشیده و محفوظ از خانه بیرون بیایند و هرگز مجاز نبودند با مردان رفت و آمد و گفت‌وگو داشته باشند. زنان پس از ازدواج، اجازه نداشتند هیچ مردی ـ حتی پدر و برادرشان ـ را ببینند.34

پوشش وحجاب درآیین یهود

همه مورخان از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته‏اند.35 ویل دورانت می‏گوید:

گفت‏وگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود....‌.دختران را به مدرسه نمی‏فرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می‏شمردند. با این‌همه تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود.36

نپوشاندن موی سر، خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می‏ساخت.37 زندگی جنسی آنان، علی‏رغمِ تعدد زوجات، به طرز شایان توجّه‌، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی پُرزا و امین بودند و از آنجاکه زود وصلت می‏کردند، فحشا به حدّاقل تخفیف پیدا می‏کرد.38

تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می‏گوید: متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروهِ خداوند خدای توست.39 خداوند می‏گوید:

از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه می‏روند و به ناز می‏خرامند و به پای‏های خویش خلخال‏ها را به صدا می‏آورند* بنابراین، خداوند فرق سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت * و در آن روز، خداوند زینت خلخال‏ها و پیشانی‏بندها و هلال‏ها را دور خواهد کرد* و گوشوارها و دستبندها و روبندها را * و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردان‏ها و تعویذها را * و انگشترها و حلقه‏های بینی را * و رخوت نفیسه و رداها و شال‏ها و کیسه‏ها را * و آینه‏ها و کتان نازک و عمامه‏ها و برقع‏ها را * و واقع می‏شود که به عوض عطریّات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موی‏های بافته، کَلی و به عوض سینه‏بند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود * مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد * و دروازه‏های وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست.40

افزون بر این در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر41 لزوم پرهیز از زنان فریب‌کار و بیگانه:42 نهی از لمس و تماس‌43 و واژه چادر44 نقاب45 و برقع‏46آمده است. به عنوان مثال، در میشنه تورات از جمله مواردی که مرد موظف است برای زنِ خود تهیه کند، پوشش سر است47.48در حکم سخت‏گیرانه تلمود، اگر رفتار زن فضیحت‌آمیز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ مهریه طلاق دهد و زنانی که در موارد زیر به رفتار و کردار آنها اشاره می‏شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ مهریه به ایشان تعلّق نمی‏گیرد؛ زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می‏کند، برای مثال، بدون پوشاندن سرِ خود، به میان مردان می‏رود؛ در کوچه و بازار پشم می‏ریسد و با هر مردی از روی سبک‌سری به گفت‏وگو می‏پردازد، زنی که در حضور شوهر خود، به والدین او دشنام می‏دهد و زن بلندصدا که در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت می‏کند و همسایگانِ او می‏شنوند که چه می‏گوید.49 زن عاقل خانه خود را بنا می‌نماید. اما [زن] ابله آن را با دست‌های خود ویران می‌نماید.50

برخورد حضرت موسی(ع) به سبب رعایت حیا و عفت با دختران شعیب، که به آنان فرمود، تا پشت سر او حرکت کرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند و نیز، سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند،51 تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن  اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، همگی بیانگر کیفیت شدید و سخت‏گیرانه حجاب نزد یهودیان است. همچنین ممنوعیت زن در فعالیت‌های اجتماعی و مجاز نبودن به اخذ شغل اجرایی و قضایی، تأکیدی‌ است بر این مطلب.52

مستندات فقهی حجاب و پوشش در آیین یهود

رعایت عفت و حجاب توسط زنان انبیاء و بزرگان بنی‌اسرائیل در تورات کنونی و تلمود کاملاً مشهود است؛ به طوری که رعایت نکردن عفت، یکی از عوامل نزول عذاب الاهی بر بنی‌اسرائیل دانسته‌ شده است. «زن نیکوسیرت، عزت را نگاه می‌دارد. مثل نیرومندان که اموال را محافظت می‌نمایند»53 در بخش ناشیم از کتاب میشنِه، نوشتة ابن میمون چنین آمده است. مرد، لازم است لباسی را برای پوشش سر و پیشانی و حتی چشم زن تهیه کند.54و55

همان‌طورکه روشن شد، قانون سخت حجاب زنان یهودی، به اعتراف مورخان، غیر قابل انکار است. اصلی‏ترین کتاب فقهی یهودیان که تلمود نام دارد، بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای دیگر مردها، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه، اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم‏ و لزوم پرهیز از هر امر تحریک‏آمیز، تأکید شده است.گفت‏وگوی علنی میان ذکور و اِناث، از سوی فقهای دین ممنوع شده است. هر چند این مقدار از ممنوعیت ممکن است از فرهنگ زمان یا مکان در فقه یهودیت تأثیر گرفته باشد. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی کرده و می‏گوید: متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروهِ «یَهْوَه» خدای توست.56 بی‏حجابی، سبب نزول عذاب معرفی شده است. طبق قوانین یهودی، عدم رعایت  عفت عمومی، دارای مجازات بوده و حجاب از ضروریات زندگی زنان خصوصاً زنان متأهل است. اگر عفت عمومی‌از سوی مرد یا زن آسیب ببیند، برای هریک از آنها کیفر و تنبیه در نظر گرفته شده است.57

حجاب افراطی و تفریطی در یهود

گفت‏وگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از سوی فقهای دین ممنوع شده بود... دختران را به مدرسه نمی‏فرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می‏شمردند. در تفسیری دیگر بیان شده که چون محیط فعالیت زن، در خانه او بود، این ترس در میان بود که اگر زن، وقت و نیروی خود را صرف تحصیل علم کند، ممکن است به امور خانه‌داری نرسد.58 نپوشاندن موی سر، خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می‏ساخت. این  نگاه افراطی در جامعه دینی و فرهنگی زمان یهود‌، محدودیت زنان را در عرصه‌های شدت مردسالاری آن دوران می‌رساند که بعضاً از ممنوعیت مدرسه دختران کاملاً آشکار است.59

اما این افراط ادامه نیافت. علی‌رغم نظام سخت‌گیرانه حجاب در یهودیت، پس از رنسانس و تحولات اجتماعی اروپا و ایجاد فضای دین‌گریزی در غرب، شعائر دینی از جمله سنت رعایت پوشش عفیفانه، رو به ضعف نهاد و زنان یهودی تحت تأثیر فضای اجتماعی دوران تجدد، بعضاً حجاب خود را کنار گذاشته و از کلاه‌گیس به عنوان شکلی از پوشش سر استفاده کردند. اکنون بسیاری از بانوان یهودی ارتودکس در اسرائیل از پوشش سر استفاده می‌کنند. در واقع شاید آن تفسیری که بی‌میلی رهبران مذهبی یهود را در خصوص اموری مانند تحصیلات عالیه ابراز می‌کردند، تحقق یافت؛ زیرا دلیل آنان این بود که آمیخته شدن زن و مرد موجب فساد اخلاقی بی‌بند و باری و خیانت می‌شود.60

گونه‌های حجاب در یهود

با توجه به آنچه گذشت می‌توان گونه‌هایی از حجاب را این چنین اقتباس کرد:

1. حجاب پوششی:مطابق مبنای حجاب در شریعت یهود، کاربرد واژه «چادُر» و «برقع»، که به معنای روپوش صورت است، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می‏دهد، و بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمانو پرهیز از هرگونه آرایش برای دیگر مردها، تأکید شده است.61

2. حجاب رفتاری: مطابق آیین یهود، خداوند دختران متکبری را که با گردن افراشته و غمزات چشم راه می‏روند و به ناز می‏خرامند و به پای‏های خویش خلخال‏ها به صدا می‏آورند، خداوند فرقه‌ها سر آنان را در آخرت، کَلْ خواهد ساخت و آنان که از آرایش و عطر استفاده کردند، به عوض عطریّات، عفونت، و به عوض کمربند، ریسمان، و به عوض موی‏های بافته، کَلی، و به عوض سینه‏بند، زنّار پلاس، و به عوض زیبایی، سوختگی نصیب‌شان خواهد بود.62

3. حجاب گفتاری: در دین یهود، شواهدی وجود دارد که رعایت عفت و حجاب گفتاری را تأیید می‌کند؛ در گنجینه تلمود نقل شده است: زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می‏کند، برای مثال، با هر مردی از روی سبک‌سری به گفت‏وگو می‏پردازد، زنی که در حضور شوهر خود، به والدین او دشنام می‏دهد و در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت می‏کند و همسایگانِ او می‏شنوند که چه می‏گوید، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ مهریه طلاق دهد.63زن ممتار از برای شوهرش تاج است.64

پوشش وحجاب پیش از آیین مسیحیت

در آیین مسیحیت، پوشش اهمیت زیادی داشته و زنان معتقد به حضرت مسیح(ع) می‌کوشیدند مانند حضرت مریمƒ موی خود را بپوشانند و باحجاب وارد جامعه شوند. نقاشان مسیحی‌ ـ به خصوص نقاشان قدیمی‌تر‌ ـ تصویر حضرت مریمƒ را با پوشش و حجاب کامل می‌کشیدند‌. همچنین از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قدیس، یکی از کامل‌ترین حجاب‌ها را انتخاب کرده‌اند‌. این امر نشان می‌دهد که از نظر آنان‌، داشتن حجاب‌، به دین‌داری نزدیک‌تر و در پیشگاه خدا پسندیده‌تر است.

مسیحیت، نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، گام را فراتر نهاد و با سخت‏گیری بیشتری، وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس شمرده می‏شد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن بیست سالگی اجباری بود.65

بنابراین مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هرگونه آرایش و تزیین فراخواند. در متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان - حتّی برای خاتون‏های اشراف - ضروری بود. در اعیاد نیز، کسی آن را کنار نمی‏گذاشت؛ بلکه با طلا و نقره و پارچه‏های زربافت آن را تزیین می‏نمودند و حتّی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس یا گردش‏هایی دور از چشم نامحرمان، شرکت می‏جستند.66

انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در عهد جدید می‏خوانیم:

همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبت‏گو و نه بنده شراب زیاده؛ بلکه معلمات تعلیم نیکو* تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهردوست و فرزنددوست باشند* و خرداندیش، عفیفه، خانه‏نشین، نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود.67

علاوه بر این، «عهد جدید» نیز لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی68 لزوم سکوت به ویژه در کلیسا،69 باوقار و امین بودن زن70 و نهی از نگاه  ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان ساخته، می‏گوید: کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است * پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز؛ زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آن‌که تمام بدنت در جهنم افکنده شود.*71

دستورات دینی پاپ‏ها و کاردینال‏های مسیحی، که بر اساس آن، پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ کردن گوش‏ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری را نشان می‏دهد.72 در مورد سیره  عملی زنان مسیحی، گفته شده: دین مسیحی، برای زن، خِمار را باقی نهاد. وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد. زن‏ها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطا، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستین خمار، شانه زن را پوشانده، تقریباً به زمین می‏رسید. این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود.73

هنگام ظهور مسیح(ع) در فلسطین‌، اروپا در شرک و بت‌پرستی بود‌. مردم گرفتار آداب‌ورسوم مشرکانه بودند و زنان آنها معمولاً موی خود را نمی‌پوشاندند‌. اما با آمدن مسیحیت به اروپا و گسترش تعالیم دین مسیح(ع)، پوشیدن موی سر نیز در میان زنان گسترش یافت‌. ویل دورانت در مورد سیرة عملی زنان مسیحی چنین می‏نویسد:

ساق پای زنان چیزی نبود که در ملأ عام و یا رایگان به چشم خورد.... البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّی برای روحانیون بود که کاردینال‏ها، در ازی جامه‏های خواتین را معیّن می‏کردند. هنگامی که کشیشان چادر و روبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند، به دستور زن‏ها، چادرها را از مشمش ظریف و حریر زربفت ساختند...‌.74 تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و زنان اروپا به جا مانده، به روشنی حجاب کامل زنان را نشان می‏دهد.75

مستندات فقهی پوشش در آیین مسیحیت

در مسیحیت ـ همانند ادیان زردشت و یهود ـ حجاب امری معمول و مورد تأیید است. مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه از آن قدم فراتر نهاد؛ زیرا در شریعت یهود تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس شمرده می‌شد. اما در مسیحیت، تجرد مقدس شمرده شد؛ از‌این‌رو، برای از بین بردن زمینه تحریک و تهییج جنسی، زنان به رعایت عفت کامل و دوری از هرگونه آرایش، به صورت شدیدتری فراخوانده شده‌اند. البته در تعالیم مسیحیت تأکید بیشتر بر ترک عموم لذات دنیوی و از بین بردن شهوت است؛ از این‌رو، رهبانیت در قرن 4 و 5 در این آیین به وجود آمد. زنان راهبه مسیحی با رعایت عفت کامل و حجاب، مشغول خدمت به مردم شدند.

در انجیل بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در انجیل می‏خوانیم:

زنان جوان خِرد‌اندیش، عفیفه، خانه‏نشین، نیکو و مطیع شوهران خود باشند. دستورات دینی پاپ‏ها و کاردینال‏های مسیحی که براساس آن، پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ کردن گوش‏ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ کردن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود.76

افراط در مسیحیت

بیان شد که مسیحیت در خصوص حجاب نه تنها روند شریعت یهود را پیروی کرد، بلکه قوانین شدید آن را دنبال کرد. و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‏گیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت. عدم ازدواج و تجرّد، مقدس شمرده می‏شد؛ از این‌رو، مسیحیت، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند. تا قبل از قرن هجده سالگی، زنان حتی معیشت خود را از طریق کار در منزل تأمین می‌کردند.77 در آتن، زنِ متعلق به خانواده مرفه در اتاق‌های جداگانه زندگی می‌کردند و شب‌ها در را به‌رویش قفل می‌کردند تا از دیگران جدا باشد.78 هیچ زنی حق نداشت پرستار، بازیگر، دبی یا چیزی نظیر آن بشود؛ چون مشاغل بیرونی را برای آن مناسب نمی‌دیدند.79

در کتاب مقدس، در مورد لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری چنین آمده است:

همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباسِ مزّین به حیا و پرهیز؛ نه به زلف‏ها و طلا و مروارید و رختِ گران‏بها*‌...زن با سکوت به کمال اطاعت تعلیم گیرد* و زن را اجازت نمی‏دهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلّط شود؛ بلکه در سکوت بماند*80

گونه‌های پوشش در مسیحیت

بر اساس آنچه گذشت، گونه‌های حجاب در مسیحیت این‌گونه قابل تقسیم است:

1. حجاب پوششی: مسیحیت با دستور تجرد و زندگی رهبانی‌، بر لزوم حجاب پوششی و رعایت عفت تأکید فراوان دارد. نه تنها پوشاندن صورت را الزامی کرد،  بلکه تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ کردن گوش‏ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ کردن مو و تغییر صورت ظاهری را نیز ممنوع کرد. صریحاً بیان می‌کند که « شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس،....».81 زن محترم وقتی از خانه خارج می‌شد، از روبند استفاده می‌کرد.82

2. حجاب رفتاری: «...لیکن من به شما می‌گویم هر کسی به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم در دل خود با او زنا کرده است. پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قطعش کن و از خود دور‌انداز؛ زیرا تو را بهتر که عضوی از اعضایت تباه گردد تا تمام بدند در جهنم افکنده شود».83هیچ کس برای زنانی که زیبایی‌شان را در معرض فروش می‌گذاشتند، احترامی‌قائل نبود.84

3. گفتاری: پوشش زن در مسیحیت آن‌قدر شدید بود که بیشتر ترجیح می‌داد، زنان خانه‌نشین و نیکو و مطیع شوهران خود باشند و کمتر وارد اجتماع می‌شدند. از طرفی، مردان را نیز ملزم به رعایت شدید چشم می‌نمود و سفارش می‌کرد کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است.85از زن محترم انتظار نمی‌رفت که با هر کس که در راه بر می‌خورد وارد صحبت شود.86

نتیجه‌گیری

هدف مقاله صرفاً ارائه مستندات شرعی برای توجه ادیان بر مسئله پوشش و حجاب بود تا نشان داده شود، فرهنگ به تنهایی بر این مهم تأکید نداشته است؛ بلکه ادیان، هماهنگ با فطرت آدمی،گرایش به پوشش و عفاف را به عنوان یک اصل پسندیده مطرح کردند در ادیان، صرفاً به حجاب ظاهری تأکید و بسنده نشده؛ بلکه حجاب باطنی به عنوان آراستگی درونی و تلاش در جهت تأدیب نفس برای هر مرد و زنِ متدین توصیه شده است. از دیگر مسائلی که باید مورد توجه قرار گیرد، مسئله فرهنگ‌پذیری است که بر تمام شئونات اجتماعی تأثیر دارد. حتی نحوه تغذیه، پوشش و نیز چگونگی تفریح و تفرج را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. هنگامی‌که عملی به عنوان فرهنگ جهانی در جامعه تبلیغ شد، آن جامعه بدون توجه به اعتقادات و مصالح خود، تن به فرهنگ به اصطلاح جهان می‌دهد؛ در حالی که ادیان در عرصه اصیل خود انسان را به ارزش‌های والای انسانی سوق می‌دهند و از چهره زن، مریم، آسیه، خدیجه و سرانجام، فاطمه می‌سازد.

 

 

منابع

فروهر، اوستا، ترجمه هاشم، قم، رضی، ۱۳۷۴.

عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه فاضل خان همدانی، تهران، اساطیر، 1380.

عهد عتیق، انجمن کتب مقدس، 1981م.

گرگانی، امیرفریدون، گنجینه‏ای از تلمود، آبرهام کهن، تهران، اساطیر، 1382.

طالبی دارابی، باقر، سیری در تلمود، قم، مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، آدین اشتاین سالتز، 1383ش.

آموزگار، ژاله و تفضلی، احمد، اسطوره زندگی زردشت، تهران، چشمه، 1375.

ابن‌منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، قم، ادب الحوزه،‌ 1405ق.

ابوزید، نصرحامد، دوائر الخوف، بیروت، المرکز الثقافی العربی، 1405ق.

ابو داوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داوود، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1379.

اردبیلی، احمد، زبده البیان، قم، مومنین، 1421 م‌.

پارسا،‌ طیبه، پوشش زن در گستره تاریخ، قم‌، احسن‌الحدیث، 1421 م‌.

پوربهمن، فریدون، پوشاک درایران باستان، ضیاء سیکارودی هاجر، امیرکبیر، 1421 م‌.

جان موریس، رابرتس، تاریخ جهان از آغاز تا پایان قرن بیستم، شادان منوچهر،تهران، بهجت، 1386.

طوسیع، خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، چ سوم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بی‌تا.

جوهری، اسماعیل، اصحاح تاج الغه العربیه‌، بیروت، دارالعلم للملایین، 1373ش‌.

جوان بخت، مهرداد، کنکاش درسفرنامه‌های ایرانیان از قاجار تا زمان حاضر، تهران، آموزه، 1381.

راسل، برتاند، زناشوئی و اخلاق، مهدی افشار، بی‌جا، کاویان، ‌1381.

راغب اصفهانی، ابوالقاسم‌، مفردات الفاظ القران‌، بیروت‌، دارالقلم‌، 1381.

راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر،1381.

دارمستتر، جیمس مجموعه قوانین زردشت، جوان موسی‌، تهران، دنیای کتاب، 1381.

دوشن، گیمن، دین ایران باستان، رویا منجم، تهران، فکر روز، 1375.

شهزادی، مهرانگیز، مجموعه سخنرانی موبد موبدان رستم شهرزادی، بی‌جا، بی‌نا، ۱۳۸۰.

مهرانگیز شهزادی، سالنمای، تهران، چاپ انجمن زرتشتیان، 1372.

ـــــ ، پوشاک اقوام مختلف، گزارش ایران‌شناسی، ج ۶ـ‎۴، ش ‎۴‌، زمستان 1372.

سیوطی، جلال‌الدین، الدرالمنثور، بیروت، دار الفکر، 1403 ق.

شایگان، داریوش، ادیان و مکتب‌های فلسفی هند، چ سوم، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، بی‌تا.

شهرزادی، رستم، «آموزش‌های زردشت پیامبر ایران آموزش گات‏ها»، انجمن زرتشتیان، 1362ش‌.

قرشی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، بی‌تا.

فیّومی، احمدبن محمد، المصباح المنیر، بیروت، مکتبه لبنان، 1987م.

(ملاصدرا) صدرالدین محمدشیرازی، شرح اسفار، بیروت، دارالحیاء التراث العربیی، 1999.

ضیاءپور‌، جلیل‌، پوشاک باستانی ایرانیان از کهن‏ترین زمان، تهران، هنرهای زیبای کشور، بی‌تا.

طباطبایی، سیدمحمد حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، چ سوم، تهران، اسماعیلیان‌، بی‌تا.

عبدالرسول عبدالحسن الغفّار، المرأة المعاصرة، چ سوم، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.

المسیری، عبدالوهاب، دایرةالمعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش‌های تاریخ خاورمیانه، 1383.

مری بویس، تاریخ کیش زرتشت، همایون صنعتی‌زاده، تهران، توس، 1375.

مطهری، مرتضی، جهان‏بینی توحیدی، تهران، صدرا، 1381ش.

، مجموعه آثار، چ سوم، تهران، صدرا، 1381ش.

موسوی‌، زهره‌سادات، عفاف وحجاب درادیان الهی، گنجینه فرهنگ، بی‌جا، بی‌نا، 1381ش.

محمدیی آشنانی، علی محمدی،حجاب در ادیان الهی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی،1378.

نوری، حسین‌بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، بیروت، موسسه آل‌البیت‰ لاحیاء التراث، ۱۳۶۷.

ویل کاکس، روتترنر، تاریخ لباس، بزرگمهر، شیرین، توس، ۱۳۸۶.

ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه احمدآرام و دیگران، چ سوم، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی ، ۱۳۶۷.

www.chabad.org/library, Classic Texts ,Mishneh Torah.


مربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین. Mardi20002000@Yahoo.com

دریافت: 19/3/89 ـ پذیرش: 5/8/89.

** استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب.


1‌. مرتضی مطهرى، جهان‌بینی ‌توحیدی، ص 75،‌ 1381ش.

2‌. ابوالقاسم راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القران، ص 219، 1412ق.

3‌. احمدبن‌محمد فیّومی، المصابح المنیر، ص 47، 1987.

4‌. اسماعیل جوهری، اصحاح تاج الغه العربیه‌، ج1، ص107.

5‌. محمدبن مکرم ابن منظور، لسان‌العرب، ج 1، ص298.

6‌. جلال‌الدین سیوطی، الدر المنثور، ص 64.

7‌. احمد اردبیلى، زبده البیان، ص 87، 1421 م.

8‌. سلیمان بن اشعث ابو داوود، سنن ابی داوود، ج،4،ص 62.

9‌. حسین‌بن محمدتقی نوری، مستدرک، ج 2، ص 558.

10‌. ابوالقاسم راغب اصفهانی، مفردات الفاظ، ج2‌، ص 164.

11‌. علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج 5،، ص18.

12‌. ملاصدرا، شرح اسفار، ج4، ص 116.

13‌. محمدبن‌محمد خواجه نصیر الدین طوسی، اخلاق ناصری، ص 74.

14‌. سیدمحمد‌حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن‌، ج1، ص137.

15‌. دوشن گیمن، دین ایران باستان، ص22، 1375.

16‌. مری بویس، تاریخ کیش زرتشت، ج 2، ص31، 1375.

17‌. جلیل ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان از کهن‌ترین زمان، ‌ص17‌، 26.

18‌. عهد عتیق‌، کتاب اِستَر، باب اول، آیه 10.

19‌. ویل دورانت، تاریخ تمدن،‌ ترجمه احمدآرام و دیگران، ج 1، ص 552.

20‌. همان، ج2، ص 78؛ برتاند راسل، زناشوئی و اخلاق، ص 135.

21. «سدره» از نه پاره پارچه سفید و نازک دوخته شده و در زیر پیراهن، چسبیده به بدن پوشیده شود. سدره که در اوستا (ستره) نامیده شده، به معناى آن نیز هست. علماى اسلام نیز براى بیان حکم حجاب از واژه ستر استفاده کرده‏اند. «کُشتى»، کمربند باریکى است که از پشم گوسفند بافته شده و باید پیوسته آن را بر روى سدره به کمر بندند؛ مؤبد موبدان، رستم شهرزادى، دین و دانش.

22‌. مهرانگیز شهزادی، مجموعه قوانین زردشت، ص65.

23‌. اوستا، مترجم هاشم رضی،‌ بخش هشتم، خرده اوستا، آفرینگان، همان، ص403.

24‌. سالنماى 1372، چاپ انجمن زرتشتیان‌، ص‏10.

25‌. وشنوه‏اى، حجاب در اسلام، ص‏59، به نقل از السیرة الحلبیه، ج‏2، ص‏49.

26‌. زهره‌سادات موسوی‌، عفاف و حجاب در ادیا الهی، ص39.

27‌. یسنا، ص‏53، بندهاى 5 ـ 8.

28‌. ژاله آموزگار و احمد تفضلی، اسطوره‌ زندگی زردشت، ص 22.

29‌. جیمس دارمستتر، مجموعه سخنرانی موبد موبدان رستم شهزداری، ص 275.

30‌. سالنمای انجمن زرتشتیان، تهران، ص10،‌ 1372.

31‌. اوستا، بخش هشتم، خرده‌اوستا، آفرینگان‌ دهان، ص 403.

32‌. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 1، ص 552.

33‌. فریدون پور بهمن، پوشاک در ایرانیان باستان، ص76.

34‌. ویل دورانت‌، تاریخ تمدن، ج‏1، ص‏552.

35‌. عبدالرسول عبدالحسن الغفّار، المرأة المعاصره، ص40.

36‌. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 12، ص 66.

37‌. همان، ج12، ص62.

38‌. همان، ص63.

39‌. عهد عتیق، سفر توریه مثنی، باب 22، فقره 5.

40‌. تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقره 16 ـ 26.

41‌. عهد عتیق‌، سفر اعداد، باب 5، فقره 18.

42‌. همان، کتاب روث، باب دوم، فقره 8 ـ 10.

43‌. همان، ‌کتاب امثال سلیمان نبی، باب ششم، فقره 1 ـ 10 و 20 ـ 26.

44‌. همان، مدرک، باب سوم، فقره 15.

45‌. همان.

46‌. همان، کتاب سرودسلیمان، باب 4، فقره 1.

47. She is granted a belt for her loins, a cap for her head and new shoes on each festival.

48‌. Halacha 1،Mishneh Torah , Sefer Nashim , Ishut , Chapter Thirteen.

49‌. کهن ابراهام‌، گنجینه‏ای از تلمود، امیرفریدون گرگانی، ص186.

50‌. عهد عتیق‌، کتاب امثال سلیمان نبی، باب14، فقره2.

51‌. همان، سفر پیدایش،باب 38، فقره 15.

52‌. سالتز آدین اشتاین، سیری در تلمود، ترجمه باقر طالبی دارابی، ص205.

53‌. عهد عتیق، کتاب امثال سلیمان، نبی، باب 11، فقره 17.

54. he is obligated to provide her with ornaments ـ e.g., colored cloths to wrap her head and forehead, eye...

55‌. Halacha 1،Mishneh Torah , Sefer Nashim , Ishut , Chapter Thirteen

56‌. عهد عتیق‌، سفر تثنیه، باب 22، فقره 5.

57‌. همان، سفر تثنیه، باب22،فقره6 ـ 30.

58‌. ابرهام کهن، گنجینه‌ای از تلمود، ص198.

59‌. عبدالوهاب المسیری، دایرة المعرف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ص265.

60‌. ابرهام کهن، گنجینه‌ای از تلمود، ص198.

61‌. عهد عتیق‌، سفر پیدایش، باب 38، فقره 15.

62‌. تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقره 16 ـ 26.

63‌. ابرهام کهن، گنجینه‌ای از تلمود، ص186.

64‌. عهد عتیق‌، کتاب امثال سلیمان نبی، باب12، فقره28.

65. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 1، ص 439.

66 .محمدی آشنانی، علی، حجاب در ادیان الاهی،ص165

67عهد جدید، رساله پولس بتیطس، باب دوم، فقره 1 ـ 6.

68. رساله اول پولس رسول به فرنتیان، باب یازدهم، فقره 1 ـ 6.

69. باب چهاردهم، فقره 34 ـ 36.

70. رساله پولس رسول به تیموناوءس، باب سوم، فقره 11.

71. انجیل متی، باب اول، فقره 28 ـ 30؛ باب هجدهم، فقره 8 ـ 10.

72. انجیل رساله پطرُس رسول باب سوم فقره 1 ـ 6.

73. احمد مهذب، زن وآزادی، ص65.

74. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 13، ص 498 ـ 500.

75. براون و اشنایدر، پوشاک اقوام مختلف، ص 116.

76 . انجیل رساله پطرُس رسول باب سوم فقره 1 ـ 6.

77. جان موریس رابرتس، تاریخ جهان از آغاز تا پایان قرن بیستم، ترجمه منوچهر شادان، ص765.

78. همان، ص223.

79. جان موریس رابرتس، تاریخ جهان از آغاز تا پایان قرن بیستم، ص224.

80انجیل، رساله اول پولس رسول به تیموناوءس، باب دوم، فقره 9 ـ 15.

81. همان، رساله پطرس رسول، باب سوم فقره 1 ـ 6.

82. جان موریس رابرتس، تاریخ جهان از آغاز تا پایان قرن بیستم، ص223.

83. انجیل متی، باب اول، فقره 28 ـ 30.

84. جان موریس رابرتس، همان، ص223.

85. انجیل متی، باباول، فقره 28.

86. جان موریس رابرتس1386،ص223.

[ ] [ فرشته آسمانی ]
[ ۰نظر ]
نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دعای عظم البلا

قالب وبلاگ

قالب میهن بلاگ


IranSkin go Up