ابعاد عبادت
در فرهنگ اسلام ،عبادت فراتر از نمونه هایی چون نماز و روزه است.همه کار ها ی شایسته ای که به نفع مردم نیز باشد ،عبادت است .به برخی از کارهای که در اسلام ،عبادت به حساب آمده ،اشاره می کنیم:
ادامه مطلب
در فرهنگ اسلام ،عبادت فراتر از نمونه هایی چون نماز و روزه است.همه کار ها ی شایسته ای که به نفع مردم نیز باشد ،عبادت است .به برخی از کارهای که در اسلام ،عبادت به حساب آمده ،اشاره می کنیم:
اگر خدا بخواهد ،باز می توانیم حضور عطر آگینش راحس کنیم وصدای قدم هایش را همه جا بشنویم .اگر خدا بخواهد،باز می توانیم در یک مهمانی با شکوه شرکت کنیم .ولی حالا کا خدا خواسته ،آیا ما هم می خواهیم وتوانستیم واحد آماده سازی
خواهرم!
خسته نشدی از جلوه نمایی تن در بازار اسیران گناه ومعصیت؟!
خسته نشدی از نگاه های پر از خاری ؟!
خسته نشدی از حقارت وذلالت؟!
استاد مطهری در رابطه با اشکالاتی که به حجاب زن می گیرند نوشته اند:یکی از ایراد های که بر حجاب گرفته اند این است که موجب سلب آزادی است,که یک حق طبیعی بشر است می گرددونوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود .می گویند احترام به حیثیت وشرف انسانی یکی از موارد اولیه حقوق بشر است .هر انسانی شریف وآزاد است ,مرد باشد یا زن , سیاه باشد یا سفید,تایع هرکشور یا مذهبی که باشد.
مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بی اعتنایی به حق آزادی واهانت به حیثیت انسانی اوست و به عبارت دیگر ظلم فاهش است به
حفظ چشم ,گوش,وقلب وتمامی اعضاء وجوارح از هر گونه خطا وگناه ,عفاف است.که حاصل این عفت وحجاب درونی,پوشش ظاهری است.به تعبیری لطیف تر :حجاب میوه عفاف است .وعفاف ریشه حجاب .برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف وطهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند .این گروه از حجاب تنها پوششی ظاهری وبی معنا دارند ,واز سوی دیگر کسانی هستند که ادعای عفاف کرده وبا تعابیری همچون :من قلب پاکی دارم ,خدا با قلب کار دارد ,آدم باید چشمش پاک باشدو....
یکی از مسائل مهم مربوط به زنان در ادیان آسمانی ،مسئله لزوم عفاف وحجاب زن است .آثار به جا مانده از انسان های اولیه نشانگر این است که حجاب پیشینه ای به درازای تاریخ دارد واختصاص به اسلام ندارد .
نقش برجسته ای که در تل العمارنه
اصطلاح حجاب در عصر ما ،به پوشش مخصوص زن گفته می شود.
اصطلاح حجاب در مورد پوشش زن،یک اصطلاح جدید است .در قدیم ،مخصوصا در اصطلاح فقها،کلمه"ستر"که به معنای پوشش است به کار می رفت .فقها در کتاب نکاح که متعرض آن شده اند ،کلمه "ستر"را به کار برده اند نه حجاب را؛چون معنای رایج وشایع ،لغت حجاب
گر بدینسان زیست باید پاک,من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود ,چون کوه یادگاری جاودانه ,برتر از بی بقای خاک.ایمان پیمانی است محکم ,چون کوه بین انسان و خالق و همیشه یک جشن روحی و آذین دل خواهد ماند .تبر زینی است که ناخالصی ها را از ما می تراشد و زمین را برای رشد وتکامل مهیا می کند ,و آثار آن چیزی جز
ای رخ تو ماه تر از هر رخی جن وملک را همه تو فرخی
ای سخنت از همه عالم جدا سر تو و آن سخنت با خدا
ای کرمت ورد زبان ها همه نام تو و زلزله وهم همه
داد رس کل زمان و زمین واسطه آدمی و لا مکان
تو آن سوار سبز پوش رعنا قامتی که از دل شبهای قیر گون فراق سر بیرون می آوری وعالم آرای چشم جهان خواهی شد .توهمان تجلی ظهوری ،تو همان امام آینه هایی ،تو آنی که با شمشیر دلربای معجزه آرای خود جانها وروان ها مسخر می کنی وحق را بر مسند خلافت اهل زمین می نشانی وبر هر کس وهر جاکه نشان از سیاهی وتباهی است حاکم می کنی .آری ای یعقوب صفتان ای عاشقین درگاهش بدانیدکه نهایت این چشم به در دوختن ها واشک حسرت ریختن ها ،یوسفی خواهد درخشید که صد یوسف کنعانی حلقه به گوش جمال وکمال اویند .هر چند